امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سراسر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

همه

فونتیک فارسی

saraasar
صفت قید
all, all over, throughout, entire, entirely, through, pan-

- شایعه در سراسر شهر پیچید.

- The rumour spread through the town.

- قطعات هواپیما در سراسر مزرعه پراکنده شده بود.

- Pieces of the airplane were scattered through the field.

- در سراسر عمرش

- throughout his life
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سراسر

ارجاع به لغت سراسر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سراسر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سراسر

لغات نزدیک سراسر

پیشنهاد بهبود معانی