امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سرایدار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نگهبان ساختمان

فونتیک فارسی

seraaydaar
اسم
custodian, caretaker, porter, janitor, gatekeeper, doorkeeper

- سرایدار دفتر مسئول تمیز و مرتب نگه داشتن ساختمان بود.

- The office custodian was responsible for keeping the building tidy and organized.

- سرایدار یک کلید روی زمین پیدا کرد و آن را به صاحبش برگرداند.

- The custodian found a key on the floor and returned it to its owner.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرایدار

ارجاع به لغت سرایدار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرایدار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سرایدار

پیشنهاد بهبود معانی