معنی سرفه به انگلیسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خروج هوا از سینه همراه با صدا

فونتیک فارسی

sorfe

اسم

cough, coughing, tussis

- توی صورتم سرفه نکن!

- Don't cough in my face!

- پدرش عادت داشت مرتب سرفه کند و روی زمین تف بیندازد.

- His father had the habit of coughing regularly and spitting on the ground.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرفه

سرف، سعال

ارجاع به لغت سرفه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «سرفه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سرفه

لغات نزدیک سرفه

پیشنهاد بهبود معانی