امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سرپایی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دمپایی

فونتیک فارسی

sarpaayi
اسم
slippers

- او با دقت سرپایی‌هایش را کنار تخت گذاشت.

- He carefully placed his slippers next to the bed.

- ماریا به محض اینکه از سر کار به خانه رسید، کفش‌های پاشنه بلندش را درآورد و سرپایی‌های راحتش را پوشید.

- As soon as she got home from work, Maria slipped off her high heels and put on her cozy slippers.
در حالت ایستاده

فونتیک فارسی

sarpaayi
صفت
standing

- بیمار سرپایی

- outpatient

- تشویق سرپایی حضار

- standing ovation from the audience
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سرپایی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرپایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سرپایی

لغات نزدیک سرپایی

پیشنهاد بهبود معانی