امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

شخصی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

(دستور زبان) مربوط به شخص

فونتیک فارسی

shakhsi
صفت
personal, individual, private

- ضمیرهای شخصی

- personal pronouns

- نمی‌خواهم در مشکلات شخصی او گرفتار شوم.

- I do not want to get involved in her personal difficulties.

- مسواک، شانه، کفش و جوراب جزء لوازم شخصی محسوب می‌شود.

- Tooth brushes, combs, shoes, and socks are among one's personal effects.
غیرنظامی

فونتیک فارسی

shakhsi
صفت
civilian, noncombatant

- لباس شخصی

- civilian clothing

- او سر کار لباس نظامی می‌پوشد و در تعطیلات لباس شخصی

- on the job, he wears a military uniform, but on holidays he wears civilian clothing
خصوصی، متعلق به اشخاص

فونتیک فارسی

shakhsi
صفت
private, intimate, particular, subjective

- احساسات شخصی و نهان او

- her intimate feelings

- اتومبیل شخصی

- a private car
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شخصی

ارجاع به لغت شخصی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شخصی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شخصی

پیشنهاد بهبود معانی