امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

شریف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بزرگوار

فونتیک فارسی

sharif
صفت
noble, respectable, upright, honorable, magnanimous, virtuous, decent, sound

- او تجسم یک انسان شریف انگلیسی است.

- He was the embodiment of the English gentleperson.

- او به عنوان شخصی شریف همیشه حقیقت را می‌گوید و با دیگران محترمانه رفتار می‌کند.

- As an honorable person, she always speaks the truth and treats others with respect.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شریف

ارجاع به لغت شریف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شریف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شریف

لغات نزدیک شریف

پیشنهاد بهبود معانی