امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

شنا کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

در آب حرکت کردن

فونتیک فارسی

shenaa kardan
فعل لازم
to swim, to bathe

- از شنا کردن می‌ترسد.

- He is afraid to swim.

- شنا کردن در مسیر جریان آب ساده‌تر از شنا کردن در مسیر مخالف است.

- Swimming downstream is easier than swimming upstream.

- او عاشق شنا کردن است.

- Swimming is his meat.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت شنا کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شنا کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شنا کردن

لغات نزدیک شنا کردن

پیشنهاد بهبود معانی