امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

طبیعی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

وابسته به طبیعت

فونتیک فارسی

tabi'i
صفت
natural, physical, naturalist, inbred, temperamental, artless, untaught, unstudied, organic, matter-of-course

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- حفظ منابع طبیعی

- the preservation of natural resources

- بلایای طبیعی مانند زلزله و سیل

- natural disasters like earthquake and flood
در مورد عکسبرداری و فیلم
candid
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طبیعی

ارجاع به لغت طبیعی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طبیعی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/طبیعی

لغات نزدیک طبیعی

پیشنهاد بهبود معانی