معنی عصا به انگلیسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

چوبدستی برای کمک به راه رفتن

فونتیک فارسی

asaa

اسم

cane, stick, walking stick, stave, wand, crutch, crook

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- پیرمرد آهسته و لنگان‌لنگان با عصا راه می‌رفت.

- The old man hitched slowly along on his cane.

- با عصا دنگی زد تو سرم.

- He popped me on the head with his walking stick.

تکیه‌گاه

فونتیک فارسی

asaa

اسم

مجازی haven, support, something to lean on

- عصای پیری

- support in one's old age

- عصای دست

- right-hand man

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عصا

چوبدستی، خیزران

ارجاع به لغت عصا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «عصا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عصا

لغات نزدیک عصا

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی