عمومیت به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
همگانی
فونتیک فارسی
omoomiyyat
اسم
generality, universality, commonality, publicness, generalization, prevalence, catholicity
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- عمومیت دادن سرسری
- a sweeping generalization
- زیبایی روش نیوتن، عمومیت آن است.
- The beauty of Newton's method is its universality.
مترادف و متضاد عمومیت
- تداول، شمول، کلیت
ارجاع به لغت عمومیت
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «عمومیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عمومیت
لغات نزدیک عمومیت
- - عمومی کردن
- - عمومی کردن برای رفع تبعیض
- - عمومیت
- - عمومیت دادن
- - عموی هلندی