قربان به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
عمل ذبح کردن حیوانات حلال‌گوشت در راه رضای خدا
فونتیک فارسی
ghorbaan
اسم
sacrifice, offering, immolation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- قربان کسی رفتن
- to adore a person
- قربان شدن
- to be sacrificed
عنوانی احترام‌آمیز
فونتیک فارسی
ghorbaan
اسم
Sir, your honor
- بله قربان!
- yes sir!
- در خدمت شما هستم قربان!
- I am at your service, sir!
مترادف و متضاد قربان
- برخی، تصدق، فدا، نثار
ارجاع به لغت قربان
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «قربان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قربان
لغات نزدیک قربان
- - قراین و امارات به دست آوردن
- - قرب
- - قربان
- - قربان کردن
- - قربانی