معنی قیماق به انگلیسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

سرشیر

فونتیک فارسی

gheymaagh

اسم

cream of milk

- "بازم قیماق هست؟" "نه اصلا"

- 'Is there any more cream of milk?' 'No, none at all.'

- یک پیاله قیماق

- a cup of cream of milk

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قیماق

خامه، سرشیر، نمشک

ارجاع به لغت قیماق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «قیماق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قیماق

لغات نزدیک قیماق

پیشنهاد بهبود معانی