امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مرده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

جسد، بی‌جان

فونتیک فارسی

morde
اسم صفت
decedent, deceased, expired, perished, mort, defunct, dead, fallen, lifeless, stillborn, gone, departed, gangrened

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- گمان می‌کردیم مرده است.

- We believed him dead.

- اگر برای خاطر تو نبود، من تا حالا مرده بودم.

- But for you, I would be dead by now.
خاموش

فونتیک فارسی

morde
صفت
extinguished, toneless, extinct, silent, dead, etiolated

- آتش مرده

- extinguished fire

- تمدن‌های مرده

- extinct civilizations
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مرده

ارجاع به لغت مرده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مرده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مرده

پیشنهاد بهبود معانی