مملو به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها
فونتیک فارسی
mamlov[v]
مترادف و متضاد مملو
- آکنده، انباشته، پر، سرشار، لبالب، لبریز، مشبع، مشحون، ممتلی ≠ تهی، خالی
ارجاع به لغت مملو
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «مملو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مملو
لغات نزدیک مملو
- - مملک
- - مملکت
- - مملو
- - مملو از
- - مملو از هراس و انزجار کردن