امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ناخن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ماده‌ی شاخی که در انتهای فوقانی انگشتان دست و پا قرار دارد

فونتیک فارسی

naakhon
اسم
کالبدشناسی nail, unguis, claw, talon, pincher, ungula, nipper, onychium, onych-

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- ناخن انگشت شست او در تصادف رانندگی شکست.

- His thumbnail was crushed in the car accident.

- برای خریدن چند لاک ناخن جدید به فروشگاه رفتم.

- I went to the store to buy some new nail varnish.

- این ورزش‌کار در یک جلسه تمرینی سخت ناخن پای خود را از دست داد.

- The athlete lost his toenail during a rigorous training session.

- سوهان ناخن

- a nail file
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ناخن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناخن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ناخن

لغات نزدیک ناخن

پیشنهاد بهبود معانی