نامحرم به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
غریبه
فونتیک فارسی
naamahram
صفت
alien, stranger
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- از اینکه آن نامحرم کنار او در اتوبوس نشست، معذب شده بود.
- She felt uneasy about the stranger sitting next to her on the bus.
- نامحرمی در کوچه‌ای تاریک
- a stranger in the dark alley
کسی که جزو محارم نباشد
فونتیک فارسی
naamahram
صفت
a woman in front of whom a man is to observe certain religious restrictions
مترادف و متضاد نامحرم
- بیگانه، غریبه، غریب، غماز، ناآشنا ≠ محرم
ارجاع به لغت نامحرم
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «نامحرم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نامحرم
لغات نزدیک نامحرم
- - نامحتملانه
- - نامحدود
- - نامحرم
- - نامحسوس
- - نامحلول