امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نیمه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

وسط

فونتیک فارسی

nime
اسم
half, half-size, semi-, demi-, hemi

- چیزی را نیمه پر کردن

- to fill something half full

- در استراحت بین دو نیمه، مسابقه 7 به 6 بود.

- At halftime, the game was 7 to 6.

- ساندویچ نیمه‌خورده

- a half-eaten sandwich
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نیمه

ارجاع به لغت نیمه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نیمه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نیمه

پیشنهاد بهبود معانی