امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

واکسن زدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تزریق واکسن

فونتیک فارسی

vaaksan zadan
فعل لازم
to vaccinate, to inoculate

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- آن‌ها شروه به واکسن زدن کودکان کرده‌اند.

- They have begun to vaccinate children.

- باید سگمان را واکسینه کنیم (باید به سگمان واکسن بزنیم).

- We need to vaccinate our dog.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت واکسن زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «واکسن زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/واکسن زدن

لغات نزدیک واکسن زدن

پیشنهاد بهبود معانی