امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پایمرد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

paaymard
caring, considerate, contributor, ministrant, persistent, Samaritan, succor, succour

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پایمرد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پایمرد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پایمرد

لغات نزدیک پایمرد

پیشنهاد بهبود معانی