امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پرتلاش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ساعی، کوشا، پرکار

فونتیک فارسی

portalaash
صفت
bustling, energetic, active, hectic, lively, onerous, dynamic

- دنیا متعلق به افراد پرتلاش است.

- This world belongs to the energetic.

- او بیش از 80 سال دارد اما همچنان پرتلاش است.

- She's over 80, but is still very active.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پرتلاش

ارجاع به لغت پرتلاش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرتلاش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پرتلاش

لغات نزدیک پرتلاش

پیشنهاد بهبود معانی