امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پردل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دلیر

فونتیک فارسی

pordel
صفت
brave, greathearted, nervy, courageous, valorous, gusty

- آتش‌نشان پردل

- the greathearted firefighter

- او دختر پردلی بود که از هیچ چالشی عقب‌نشینی نمی‌کرد.

- She was a brave little girl who never backed down from a challenge.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پردل

ارجاع به لغت پردل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پردل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پردل

لغات نزدیک پردل

پیشنهاد بهبود معانی