امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پرستش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نیایش

فونتیک فارسی

parastesh
اسم
worship, homage, adoration, service, idolization, invocation, mass, praising, worshipping

- مصریان باستان اسکندر را خدا انگاشتند و او را پرستش کردند.

- Ancient Egyptians deified Alexander and began to worship him.

- به آنان یاد داده بودند که افتخارات گذشته‌ی کشورشان را تا سرحد پرستش تقدیس کنند.

- They were taught to revere their country's past glories to the point of worship.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پرستش

ارجاع به لغت پرستش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرستش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پرستش

پیشنهاد بهبود معانی