معنی پوشیده به انگلیسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دارای پوشش

فونتیک فارسی

pooshide

صفت

covered, coated, clad, capped, clothed, stopped, dressed, veiled

- او سر تا پا از گل پوشیده بود.

- He was covered with mud cap-a-pie.

- آن جاندار دمی کوتاه و پوشیده از موی زبر دارد.

- That creature has a short tail covered with bristles.

پنهان، نهفته

فونتیک فارسی

pooshide

صفت

مجازی hidden, covered up, mysterious, secret, veiled, occult, concealed, dubious, covert

- راهرویی پوشیده در قصر

- a hidden passage in the castle

- ما پاتوقی پوشیده در پارک داشتیم.

- We had a secret rendezvous at the park.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پوشیده

محجب، محجوب، مستور، ملبس ≠ آشکار
راز، غیب، مستور، مستتر، مضمر، ملبس، ناآشکار
کتم، مبهم، مجهول، مشکل، مکتوم
پنهان، مختفی، مخفی، مکنون، ناپدید، نهان، نهفته
مسقف

ارجاع به لغت پوشیده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «پوشیده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پوشیده

لغات نزدیک پوشیده

پیشنهاد بهبود معانی