معنی پیامد به انگلیسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نتیجه، بازتاب، عاقبت

فونتیک فارسی

payaamad

اسم

consequence, outcome, aftermath, result, issue, fruition, end, upshot, corollary, outgrowth

- نتیجه‌ی اجتناب‌ناپذیر، پیامد گریزناپذیر

- an inevitable result

- پیامد واکنشی تورم، کم شدن ارزش پول است.

- The reflex consequence of inflation is the lowering of monetary value.

مجازی byproduct, by-product, byproduct

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیامد

بازتاب، عارضه، عقبه، عکس‌العمل، واکنش

ارجاع به لغت پیامد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «پیامد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پیامد

لغات نزدیک پیامد

پیشنهاد بهبود معانی