معنی پیگیری کردن به انگلیسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مداومت کردن، دنبال کردن

فونتیک فارسی

peygiri kardan

فعل متعدی

to persist, to pursue continually, to seek, to keep on investigating, to track doggedly

- جنگ را با از خودگذشتگی پیگیری کردن

- to prosecute a war with dedication

- میل به پیگیری کردن

- The desire to persist

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پیگیری کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «پیگیری کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پیگیری کردن

لغات نزدیک پیگیری کردن

پیشنهاد بهبود معانی