امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

چیر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پیروز، مسلط، غالب

فونتیک فارسی

chir
صفت
dominant, victorious

- او کودک چیر در گروه بود.

- She's the dominant child in the group.

- ارتش چیر

- victorious army
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت چیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چیر

پیشنهاد بهبود معانی