امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ژیگلور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

لوله‌ی فلزی کاربراتور برای رساندن سوخت به موتور

فونتیک فارسی

zhiglor
اسم
carburetor, jet, atomizer, nozzle

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- مکانیک گفت ژیگلور باید تعویض شود.

- The mechanic determined that the carburetor needed to be replaced.

- ژیگلور مسئول ترکیب کردن سوخت و هواست.

- The carburetor is responsible for mixing fuel and air.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ژیگلور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ژیگلور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ژیگلور

لغات نزدیک ژیگلور

پیشنهاد بهبود معانی