گردیدن به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
فونتیک فارسی
gardidan
مترادف و متضاد گردیدن
- حرکت کردن، راه‌پیمودن، گشتن
- چرخ‌زدن، دورزدن
- شدن
- تحول‌یافتن، تغییریافتن
ارجاع به لغت گردیدن
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «گردیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گردیدن
لغات نزدیک گردیدن
- - گردی
- - گردی کوچک
- - گردیدن
- - گردیدن با سرعت
- - گردیدن روی پاشنه