امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

A-bomb

bɑːm ˈeɪ bɒm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - transitive B1
بمب اتمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun verb - transitive
با بمب اتمی حمله کردن، بمباران اتمی کردن (atomic bomb هم می‌نویسند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد a-bomb

  1. noun atomic bomb
    Synonyms: nuclear bomb, nuclear weapon, physics package, thermonuclear bomb

ارجاع به لغت a-bomb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «a-bomb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/a-bomb

لغات نزدیک a-bomb

پیشنهاد بهبود معانی