معنی a fortiori به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌeɪfɔːrt̬iˈɔːri ˌeɪfɔːtiˈɔːraɪ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مستدل‌تر، منطقی‌تر، اولی‌تر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- if four divided by two is two, two plus two is a fortiori four

- اگر چهار تقسیم بر دو می‌شود دو؛ پس کاملاً واضح است که؛ دو و دو می‌شود چهار

- The man of prejudice is, a fortiori, a man of limited mental vision.

- کاملاً واضح است که آدم متعصب، بینش ذهنی محدودی نیز دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد a fortiori

adverb with more reason

Synonyms: all the more, all the more so, from the stronger, more than ever, still more, with greater reason

ارجاع به لغت a fortiori

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «a fortiori» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/a-fortiori

لغات نزدیک a fortiori

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند