امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Abdomen

ˈæbdəmən ˈæbdəmən / / æbˈdəʊ-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    abdomens

معنی

noun countable
شکم، بطن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abdomen

  1. noun the stomach and area directly below in an animate being
    Synonyms: bay window, belly, bowels, breadbasket, corporation, gut, guts, intestines, middle, midriff, midsection, paunch, pot, potbelly, spare tire, tummy, venter, viscera

ارجاع به لغت abdomen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abdomen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abdomen

لغات نزدیک abdomen

پیشنهاد بهبود معانی