امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Abduction

æbˈdəkʃn̩ æbˈdʌkt͡ʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    abductions

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun
عمل ربودن (زن و بچه و غیره)، ربایش، دورشدگی، قیاسی، قیاس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
noun
پزشکی دوری از مرکز بدن
- the abduction of a limb
- ورابری (ربایش) یک اندام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abduction

  1. noun taking away by force
    Synonyms: appropriation, kidnapping, rape, seizure, theft

ارجاع به لغت abduction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abduction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abduction

لغات نزدیک abduction

پیشنهاد بهبود معانی