امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Abettor

    əˈbet̬ər əˈbetə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      abettors

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    کمک‌کننده در انجام کار غیرقانونی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The abettor of a crime also be liable to punishment.
    - شریک جرم نیز مشمول مجازات است.
    - Difference between attempted crime of an abettor and attempted crime of a single criminal is obvious.
    - تفاوت بین معاونت در جرم و مباشرت در جرم واضح است.
    noun countable
    حقوق معاون جرم، شریک جرم
    لغات تخصصی حقوق در انگلیسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد abettor

    1. noun assistant
      Synonyms: accessory, accomplice, co-conspirator, confederate, cooperator, helper, partner in crime, second, supporter

    ارجاع به لغت abettor

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «abettor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abettor

    لغات نزدیک abettor

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی