امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ablate

æbˈleɪt æbˈleɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ablated
  • شکل سوم:

    ablated
  • سوم‌شخص مفرد:

    ablates
  • وجه وصفی حال:

    ablating

معنی

verb - transitive
از بیخ کندن، قطع کردن، (جراحی) بریدن و خارج کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ablate

  1. verb wear away
    Synonyms: erode, evaporate, melt, vaporize

ارجاع به لغت ablate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ablate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ablate

لغات نزدیک ablate

پیشنهاد بهبود معانی