امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

About-face

əˌbaʊtˈfeɪs əˌbaʊtˈfeɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive
(در مشق نظامی) عقبگرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The soldiers did an about-face.
- سربازان عقب‌گرد کردند.
noun verb - intransitive
عقبگرد کردن
noun verb - intransitive
فرمان عقبگرد
noun verb - intransitive
دگرگونی، وارون روی، تغییر جهت
- Here, the river does an about-face.
- در اینجا رودخانه (180 درجه) تغییر جهت می‌دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد about-face

  1. noun complete change
    Synonyms: 180 degree turn, change, change in direction, changeabout, double, doubleback, overturning, policy change, repeal, retraction, reversal, reverse, switch, turn, turnabout, turnaround, u-turn, volte-face

ارجاع به لغت about-face

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «about-face» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/about-face

لغات نزدیک about-face

پیشنهاد بهبود معانی