معنی abseil به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈæbseɪl ˈæbseɪl ˈæbseɪl

آخرین به‌روزرسانی: ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

گذشته‌ی ساده:
abseiled
شکل سوم:
abseiled
سوم‌شخص مفرد:
abseils
وجه وصفی حال:
abseiling

توضیحات

در انگلیسی آمریکایی به جای abseil از rappel استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

انگلیسی بریتانیایی با طناب فرود آمدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- They abseiled down the building.

- از ساختمان با طناب فرود آمدند.

- The rock climbers decided to abseil down the cliff face.

- صخره‌نوردان تصمیم گرفتند از صخره پایین بیایند.

noun countable

انگلیسی بریتانیایی فرود با طناب

- The instructor demonstrated the proper technique for abseil to the class.

- مربی تکنیک مناسب فرود با طناب را به کلاس نشان داد.

- The abseil down the cliff was an exhilarating experience.

- فرود با طناب از صخره تجربه‌ی هیجان‌انگیزی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abseil

noun (mountaineering) a descent of a vertical cliff or wall made by using a doubled rope that is fixed to a higher point and wrapped around the body

Synonyms: rappel
verb Lower oneself with a rope coiled around the body from a mountainside

Synonyms: rappel, rope down

ارجاع به لغت abseil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «abseil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abseil

لغات نزدیک abseil

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی