امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Achromatic

    ˌækroʊˈmætɪk ˌækrəʊˈmætɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    بی‌رنگ، رنگ‌ناپذیر، (موسیقی) بدون ترخیم، بدون نیم‌پرده میان‌آهنگ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - an achromatic lens
    - یک عدسی ساده
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد achromatic

    1. adjective Colorless; specif., designating or of the group of colors comprising black, white, and gray
      Synonyms: neutral, achromous, colorless, diatonic
      Antonyms: chromatic

    ارجاع به لغت achromatic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «achromatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/achromatic

    لغات نزدیک achromatic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی