امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Acoustic

əˈkuːstɪk əˈkuːstɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    acoustics

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
آوا شنودی، وابسته به شنوایی، مربوط به صدا، مربوط به سامعه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
صوتی، سمعی
- The new hall is an acoustic marvel.
- سالن جدید از نظر پژواک‌شناختی عالی است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد acoustic

  1. adjective sound
    Synonyms: audile, audio, auditory, aural, hearing, phonic

ارجاع به لغت acoustic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «acoustic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/acoustic

لغات نزدیک acoustic

پیشنهاد بهبود معانی