امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Acoustics

    əˈkuːstɪks əˈkuːstɪks
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    (شاخه‌ای از علم فیزیک که با انعکاس و رفتار صوت در ساختارهای متفاوت تحقیق می کند) صوت شناسی، پژواک شناسی، آکوستیک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - the hall is large with excellent acoustics.
    - سالن بزرگ است و از نظر پژواک‌شناسی (آکوستیک) عالی است.
    - The arena is known for its outstanding acoustics.
    - ورزشگاه به‌دلیل کیفیت صوتی برجسته‌اش شناخته شده است.
    noun
    شنفتار شناسی (شاخه‌ای از فیزیک که با صدا و پراکندن آن به طرق مختلف سر و کار دارد)، کیفیت صوتی، وضع صوتی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد acoustics

    1. noun sound quality
      Synonyms: echo, noise, sound, sound properties, sound transmission

    ارجاع به لغت acoustics

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «acoustics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/acoustics

    لغات نزدیک acoustics

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی