امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Ad Nauseam

    ˈædˈnaʊˌzim ædˈnaʊˌzim ædˈnaʊˌzim
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    به‌‌طور تهوع‌آور، بسیار زننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - She praised her children ad nauseam.
    - آن‌قدر از بچه‌هایش تعریف کرد که حالمان به‌ هم خورد.
    - All these old rules have been taught and repeated ad nauseam.
    - به‌ قدری این قواعد تدریس و تکرار شده است که دیگر حالم از ‌آن‌ها به‌‌هم می‌خورد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ad nauseam

    1. adverb to a sickening degree
      Synonyms: at length, boringly, endlessly, in detail, lengthily, long-windedly, more than one can stomach, repeatedly, repetitively, to an excessive degree, to nauseating extremes, too much, to the point of queasiness

    ارجاع به لغت ad nauseam

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ad nauseam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ad-nauseam

    لغات نزدیک ad nauseam

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار