امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Adjuvant

    ˈædʒəvnt ˈædʒəvnt ˈædʒəvnt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    پزشکی ادجوانت، ماده‌ی کمکی (ترکیبی شیمیایی یا بیولوژیک که باعث تحریک غیراختصاصی سیستم ایمنی علیه آنتی‌ژنی یا آنتی ژن‌هایی می‌شود که به همراه آن تزریق شده است)
    لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The use of adjuvants in vaccines has greatly improved their effectiveness.
    - استفاده از ادجوانت‌ها در واکسن‌ها تا حد زیادی اثربخشی آن‌ها را بهبود داده است.
    - Research shows that adjuvants can increase the production of antibodies in the body.
    - تحقیقات نشان می‌دهد که ادجوانت‌ها می‌توانند تولید آنتی‌بادی در بدن را افزایش دهند.
    adjective
    پزشکی ادجوانت، کمکی
    - adjuvant drugs
    - داروهای کمکی
    - adjuvant therapy
    - ادجوانت‌تراپی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد adjuvant

    1. adjective Furnishing added support
      Synonyms: accessory, adjunct, ancillary, emmenagogue, appurtenant, auxiliary, maturative
    2. noun
      Synonyms: vitamin

    ارجاع به لغت adjuvant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «adjuvant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adjuvant

    لغات نزدیک adjuvant

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی