امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Administrant

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
اداره‌کننده، اجرایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد administrant

  1. noun A person having administrative or managerial authority in an organization
    Synonyms: administrator, director, executive, manager, officer, official, exec

ارجاع به لغت administrant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «administrant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/administrant

لغات نزدیک administrant

پیشنهاد بهبود معانی