امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Adoption

əˈdɑːpʃn əˈdɒpʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    adoptions

معنی‌ها

noun uncountable B2
مربوط به قضیه پسرخواندگی عیسی(نسبت به خدا)،اختیار، اتخاذ، قبول، اقتباس، استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun countable uncountable
حقوق قبول به فرزندی، فرزندخواندگی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adoption

  1. noun choosing or taking something as one’s own
    Synonyms: acceptance, approbation, appropriation, approval, assumption, choice, confirmation, embracement, embracing, enactment, endorsement, espousal, following, maintenance, ratification, selection, support, taking on, taking over, taking up
    Antonyms: pass, rejection, repudiation
  2. noun legal taking of another’s child
    Synonyms: adopting, fosterage, fostering, naturalizing, raising, taking in

ارجاع به لغت adoption

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adoption» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adoption

لغات نزدیک adoption

پیشنهاد بهبود معانی