امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Adore

    əˈdɔːr əˈdɔː
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      adored

    • شکل سوم:

      adored

    • سوم‌شخص مفرد:

      adores

    • وجه وصفی حال:

      adoring

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    verb - transitive
    پرستش، ستودن، عشق ورزیدن (به)، عاشق شدن (به)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - She adored her older sister.
    - خواهر بزرگتر خود را از ته دل دوست داشت.
    - People will adore this film.
    - مردم شیفته‌ی این فیلم خواهند شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد adore

    1. verb love intensely
      Synonyms:
      love adore cherish treasure admire prize delight in idolize worship revere esteem honor venerate fall for be sweet on go for be stuck on dig be gone on be smitten with be wild about be crazy about be nuts about be mad for be serious about flip over glorify dote on exalt
      Antonyms:
      hate despise detest abhor condemn

    ارجاع به لغت adore

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «adore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adore

    لغات نزدیک adore

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی