امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Adventure

ədˈventʃər ədˈventʃə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    adventured
  • شکل سوم:

    adventured
  • سوم‌شخص مفرد:

    adventures
  • وجه وصفی حال:

    adventuring
  • شکل جمع:

    adventures

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable A2
ماجراجویی، کار پرمخاطره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- He was a man full of adventure.
- او مردی پرماجرا (اهل ماجراجویی) بود.
- Exploring ancient ruins can bring about a sense of wonder and adventure.
- کاوش در خرابه‌های باستانی می‌تواند حس شگفتی و ماجراجویی را به همراه داشته باشد.
noun countable uncountable
ماجرا، سرگذشت، حادثه
- the adventures of Hajji Babba
- ماجراهای حاجی‌بابا
- The book takes you on an incredible adventure through time and space.
- این کتاب شما را به یک سرگذشت باورنکردنی در زمان و مکان می‌برد.
verb - intransitive verb - transitive
در معرض خطر قرار دادن، به خطر انداختن، خطر چیزی را پذیرفتن، به ماجراجویی پرداختن، ریسک کردن، کار پرخطر انجام دادن
- Only a madman would adventure down this steep mountain.
- فقط یک آدم دیوانه با پایین رفتن از این کوه پرشیب جان خود را به خطر می‌اندازد.
- The group of friends adventured through the dense jungle, encountering wild animals along the way.
- گروه دوستان در جنگل انبوه به ماجراجویی پرداختند؛ آن‌ها در طول مسیر با حیوانات وحشی روبه‌رو شدند.
verb - transitive
سعی کردن، تلاش کردن، کوشیدن، تجربه کردن، امتحان کردن
- Let's adventure new foods on our trip.
- بیایید در سفرمان غذاهای جدید امتحان کنیم.
- He plans to adventure a solo backpacking trip.
- او قصد دارد یک سفر تنهایی با کوله‌پشتی تجربه کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adventure

  1. noun risky or unexpected undertaking
    Synonyms: chance, contingency, emprise, endangerment, enterprise, experience, exploit, feat, happening, hazard, incident, jeopardy, occurrence, peril, scene, speculation, trip, undertaking, venture
    Antonyms: avoidance, inaction, inactivity, inertia, latency, passiveness, stillness

ارجاع به لغت adventure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adventure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adventure

لغات نزدیک adventure

پیشنهاد بهبود معانی