امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Adventurer

ədˈventʃərər ədˈventʃrə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    adventurers

معنی

noun
حادثه‌جو، ماجرا‌جو، جسور، بی‌پروا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adventurer

  1. noun person who takes risks
    Synonyms: charlatan, daredevil, entrepreneur, explorer, fortune-hunter, gambler, globetrotter, hero, heroine, madcap, mercenary, opportunist, pioneer, pirate, romantic, speculator, stunt person, swashbuckler, traveler, venturer, voyager, wanderer

ارجاع به لغت adventurer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adventurer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adventurer

لغات نزدیک adventurer

پیشنهاد بهبود معانی