امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Adverb

ˈædvɜrːb ˈædvɜːb
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    adverbs

معنی

noun countable A2
قید، ظرف، معین فعل، قیدی، عبارت قیدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adverb

  1. noun word modifying a verb
    Synonyms: limiter, modifier, qualifier

ارجاع به لغت adverb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adverb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adverb

لغات نزدیک adverb

پیشنهاد بهبود معانی