امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Aerial

    ˈeriəl ˈeəriəl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      aerials

    • صفت تفضیلی:

      more aerial

    • صفت عالی:

      most aerial

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    آنتن هوایی رادیو، هوایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - aerial bombardment
    - بمباران هوایی
    - aerial towers
    - برج‌های سربه‌آسمان کشیده
    - aerial photograph
    - عکس هوایی (گرفته شده از هواپیما)
    - aerial particles
    - ذرات هوا
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد aerial

    1. adjective occurring in the air
      Synonyms: aeriform, aeronautical, airy, atmospheric, birdlike, ethereal, flying, lofty, pneumatic, up above, vaporous
      Antonyms: ground

    ارجاع به لغت aerial

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «aerial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aerial

    لغات نزدیک aerial

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی