امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Affiance

əˈfaɪəns əˈfaɪəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
اطمینان، اعتماد، پیمان ازدواج، نامزدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد affiance

  1. verb Give to in marriage
    Synonyms: betroth, engage, plight

ارجاع به لغت affiance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «affiance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/affiance

لغات نزدیک affiance

پیشنهاد بهبود معانی