تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
موفقیت یافتن، کامیاب شدن، پیشرفت کردن
پیشی گرفتن، جلو زدن، برتری یافتن، بهتر شدن
قبل از دیگران راه افتادن یا شروع کردن
پیش از، جلو، مقدم بر
قبل از وقت (موعد)
پیش از مدت معین، قبل از وقت
جلو بودن (از)، پیشرفتهتر بودن (از)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ahead» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ahead